تجزیه و تحلیل گرامر simple future درس اول Vision 1

حال ساده به طور کلی به دو فُرم و نوع تقسیم می شود:

1. حال ساده با Will

2. حال ساده با Be going to

در این درس به هر دو فُرم پرداخته خواهد شد.

فرمول حال ساده در سه حالت مثبت و منفی و سوالی به شکل زیر است:

مثبت

Subject pronouns + will + base form + object

ضمایر فاعلی یا Subject pronouns همیشه نقش انجام دهنده کار را در جمله ایفا می کنند، این مسئله از اسمشان حتی مشخص است و در همه گرامرها این قاعده پابرجا است؛ این ضمایر از اول شخص و دوم شخص تا سوم شخص ( به صورت مفرد و جمع) به ترتیب زیر می باشند:

I , You , He , She , We , They

البته یک ضمیر هفتم هم در اینجا وجود دارد به اسم It که به طور دقیق تر یک ضمیر سوم شخص مفرد خنثی ( third-person singular neuter pronoun) می باشد که بعدا در موردش صحبت خواهم کرد.

جایگاه این ضمایر در گرامرها در حالت های مثبت و منفی همیشه در ابتدای جملات برقرار است به استثنای موارد سوالی که در موردش صحبت خواهم کرد.

will هم در فرمول و کلا گرامر simple future به عنوان یک فعل کمکی وجهی (Modal Auxiliary Verb) استفاده می شود و برای ساختن جمله ای که به آینده مربوط است گنجاندن این فعل در آن جمله ضروری است و بدون آن نمی توان جمله ای را به آینده تبدیل کرد.

این فعل خودش بار مفهومی به تنهایی ندارد و برای ساختن زمان آینده به فعل اصلی(base form) کمک می کند و با ورود به جمله است که تازه معنا و کاربرد پیدا می کند.

در خصوص فعل کمکی will در آینده بیشتر صحبت خواهم کرد ولی فعلا در حد همین نقشی که در جملات آینده ساده دارد کفایت می کند.

base form هم یعنی ساده ترین شکل یک فعل، به عبارتی دیگر یعنی ابتدایی ترین شکل یک فعل به طوری که نه به آن S- Form اضافه شده( مثلا S جمع یا S سوم شخص)، نه به شکل گذشته اش درآمده است( حالا این شکل گذشته می تواند از یک فعل بی قاعده مشتق شده باشد یا با فاعده، فرقی نمی کند) نه ING به پسوند آن فعل اضافه شده و نه حتی شکل سوم گذشته یا Past Participle به خود گرفته، فقط در همان حالت اولیه و اصلی خودش بدون تغییر باقی مانده است؛ می توان گفت که همه حالت های گفته شده با احتیاج به شکل ساده یک فعل است که می توانند روی آن تغییرات ساختاری انجام بدهند وگرنه اگر شکل ساده یک فعل وجود نداشته باشد امکان ندارد که این 4 حالت گفته شده به کار گرفته شوند.

فعل ساده اصلی یا base form در فرمول گرامر حال ساده همیشه بعد از فعل کمکی will و قبل از مفعول یا object که پایان دهنده جمله است قرار می گیرد؛ وظیفه اصلی فعل ساده اصلی در گرامر حال ساده این است که به عنوان کار و عملی که فاعل قرار است روی مفعول انجام بدهد ایفای نقش کند.

در خصوص base form هم در آینده بیشتر توضیح خواهم داد.

object هم به عنوان پایان دهنده جمله و چیزی یا کسی که قرار است کار یا عمل فاعل رویش انجام و پیاده شود ایفای نقش می کند.

حال برای اینکه این فرمول بهتر برایتان جا بیفتد یکی از مثالهایی که نوشته بودم در پست قبل را در اینجا با فرمول ها جایگذاری می کنم تا همه چیز واضح و مشخص باشد:

he(Subject pronouns)+ will + save (base form) nature(object)

در اینجا he کسی است که قرار است کار یا عمل نجات دادن(save) را روی مفعول یعنی nature انجام بدهد و البته که will هم این کار یا عمل را به آینده منتقل می کند.

در خصوص فرم دوم حال ساده یعنی Be Going To در پست بعد صحبت خواهم کرد.

Vision 1, Lesson 1, Grammar

در ابتدا بابت این مدت زمانی که حضور نداشتم در وبلاگ از شما خوانندگان گرامی عذرخواهی می کنم؛ دوما امیدوارم که در این شرایط جنگی رخ داده در کشور مراقب یکدیگر بوده باشید و هوای اطرافیان و خانواده را هم داشته باشید؛ پاینده و سربلند باد ایران عزیز ما.

خب حال بالاخره به گرامر درس اول می رسیم که در واقع گرامر " حال ساده" یا "simple future" می باشد؛ من در ادامه درس توضیحات لازم درباره این گرامر را ارائه خواهم کرد در پست های بعدی؛ رو این حساب، در ابتدا چندتا مثال از این گرامر می نویسم و بعد سپس به تجزیه و تحلیل این عبارت ها با توجه به فرمول آن گرامر می پردازم در پست های بعدتر.


مثال ها:

بخش مثبت جملات گرامر "simple future"

1. I will travel to Africa.

2. you will stay in a hotel near a lake.

3. he will save nature.

4. She will catch that ball.

5. We will sing a song.

6. They will set up a public library.


بخش منفی جملات گرامر " simple future"

1. I will not(won't) start the car.

2. You will not repair that elevator.

3. She will not paint this wall.


بخش سوالی جملات گرامر " simple future"

1. Will you travel to Africa?

2. Will he save nature?

3. Will she catch that ball?

Vision 1, Lesson 1, Reading Comprehension

سی. دو طرف را با هم تطبیق دهید.

1. وقتی که فقط تعدادی از یک گونه حیوان برروی زمین زندگی می کنند،.....

2. اگر که نسبت به جان یوزپلنگ های ایرانی مسئول شویم،.....

3. مردم به جاهای زیادی برای زندگی کردن نیاز دارند،....

1*برای مورد اول، گزینه b صحیح است.

2* برای مورد دوم، گزینه a صحیح است.

3*برای مورد سوم، گزینه d صحیح است.

Vision 1, Lesson 1, Reading Comprehension

ب. درست/غلط

1.در گذشته، بسیاری از شکارچیان به حیاط وحش توجه داشتند((غلط))

2.خانواده ها، مشتاق محافظت از طبیعت هستند(( درست))

3.وقتی که مردم از یوزپلنگ ها مراقبت می کنند، تعداد این حیوانات در نتیجه افزایش پیدا می کند(( درست))

Vision 1, Lesson 1, Reading Comprehension

A. بهترین جواب را انتخاب کنید.

1.کدام یک از موارد پیش رو جزو دسته حیوانات در حال انقراض محسوب نمی شود؟

a)پاندا b) یوزپلنگ C)اسب

جواب درست گزینه C می باشد.

2.زیستگاه طبیعی یوزپلنگ های ایرانی در کجا قرار دارد؟

a) جنگل b) دشت C) کوهستان

جواب درست گزینه B می باشد.

3.کدام یک از مکان های زیر، زیستگاه طبیعی حیوانات وحشی نیست؟

a) پارک b) دریاچه C) جنگل

جواب درست گزینه a می باشد.

Vision 1, Lesson 1, Reading

حیوانات در حال انقراض

امروزه، تعدادی حیوان در حال انقراض روی کره زمین هست. این بدین معناست که ما فقط می توانیم تعداد کمی از آنها را در اطرافمان پیدا کنیم. مثال های بارزش نهنگ ها، پانداها، ببرها و فیل های آسیایی است.

انسان ها زیستگاه طبیعی حیوانات را در جنگل ها، دریاچه ها و دشت ها نابود می کند. وقت جمعیت مردم روی کره زمین افزایش می یابد، به فضای بیشتری برای زیستن احتیاج پیدا می کنند. آنها درختان را قطع می کنند و دریاچه ها را نابود می کنند. در عوض آنها خانه ها و جاده ها می سازند. به همین دلیل است که حیوانات نمی توانند که جایی برای زندگی کردن داشته باشند. آنها منقرض می شوند.

یوزپلنگ ایرانی یکی از همین حیوانات در حال انقراض است. این حیوان وحشی فقط در دشت های ایران زندگی می کند. در حال حاضر فقط تعداد کمی یوزپلنگ ایرانی زنده است. اگر مردم به آنها اهمیت دهند، امیدی برای ادامه بقای این حیوانات پدید می آید.

اخیرا، خانواده ها بیشتر به طبیعت اهمیت می دهند، دانش آموزان در مورد نجات حیاط وحش آموزش می بینند(( یا می آموزند))، و بعضی شکارچی ها هم دیگر در پی شکار رفتن نمی روند. به همین طریق، تعداد یوزپلنگ ها در آینده روبه افزایش می رود.

Vision 1, Lesson 1, Read and Practice

a few: not many; a small number of things or people

There are a few Iranian cheetahs.

تعداد کمی: نه خیلی زیاد؛ مقدار کمی از چیزها یا مردم

در اینجا تعداد کمی یوزپلنگ ایرانی هست.

human: a person

All humans must take care of nature

انسان: یک شخص

همه انسان ها باید از طبیعت مراقبت کنند.

instead: in place of someone or something else

There's no coffee. Would you like a cup of tea instead?

به جای یا در عوض: به جای یک کسی یا چیزی دیگر

قهوه موجود نیست. به جایش یک فنجای چای دوست دارید؟

future: the time after now

Everyone needs to plan for the future.

آینده: زمانی بعد از حال حاضر

همه برای آینده شان نیاز به برنامه ریزی دارند.

Vision 1, Lesson 1, New Words and Expressions

* در ابتدای کار، یک عذرخواهی بدهکار هستم که بعد از این همه مدت به ثبت مطلب جدید می پردازم، متاسفانه کارهای زیادی پیش آمد که مجبور به انجام دادنشان شدم، انشالله در ادامه با وقت و سرعت و دقت بهتری به انتشار مطالب جدید خواهم پرداخت.

*New words and expressions.

* کلمات و اصطلاحات جدید.

1. We live on Earth.

1. ما روی زمین زندگی می کنیم.

2. A tiger is a wild animal.

2. ببر یک حیوان وحشی است.

3. I went to Golestan Forest last year.

3. پارسال به جنگل گلستان رفتم.

4. They are destroying the jungle.

4. آنها در حال نابود کردن جنگل هستند.

5. The Persian lion died out about 75 years ago.

5. شیر ایرانی، حدود 75 سال قبل منقرض شد.

6. Pay attention! Don't swim here.

6. دقت کنید/مواظب باشید! در اینجا شنا نکنید.

7. Tooran is the natural home of the Persian zebra.

7. توران، زیستگاه طبیعی گورخر ایرانی است.

8. Moghan Plain is a nice place in the north-west of Iran.

8.دشت مُغان، یک مکان عالی در جنوب غربی ایران است.

9. They hope to save the injured animal.

9.آنها امیدوارند که حیوان زخمی شده را نجات دهند.

Vision 1, Lesson 1, Conversation

مریم: ببخشید، این چیست؟ این یک پلنگ است؟

آقای رضوی: نه، این یک یوزپلنگ است.

مریم: اوه، یک یوزپلنگ؟

آقای رضوی: بله، یک یوزپلنگ ایرانی. این یک حیوان در حال انقراض است.

مریم: میدانم. شنیده ام هفتاد تا از آنها زنده هستند. درست است؟

آقای رضوی: درست است، اما تعداد این دسته های زنده در حال افزایش است.

مریم: واقعا؟ چطوری؟

آقای رضوی: خب، ما یک سری برنامه داریم. برای مثال، می خواهیم که از خانه هایشان مراقبت کنیم، تا فیلمی در مورد زندگی شان بسازیم، و به مردم یاد بدهیم که از آنها مراقبت کنند.

Vision 1, Lesson1, Conversation

خب حال به بخش مکالمه می پردازم.

در ابتدا مکالمه را یک دور می نویسم و سپس به ترجمه اش و معانی Word Bank ها خواهم پرداخت.

........

Maryam: Excuse me, what is it? Is it a leopard?

Mr. Razavi: No, it is a cheetah.

Maryam: Oh, a cheetah?

Mr. Razavi: Yeah, an iraninan cheetah. It is an endangered animal.

Maryam: I know. I heard around 70 of them are alive. Yes?

Mr. Razavi: Right, but the number will increase.

Maryam: Really?! How?

Mr. Razavi: Well, we have some plans. For example, we are going to protect their homes, to make movies about their life, and to teach people how to take more care of them.

Vision 1, Lesson 1, Part 2 B

B. Can you divide the above animals into two groups? How?

بخش ب. آیا می توانید حیوانات بالا را به دو گروه تقسیم کنید؟ چگونه؟

خب مشخصا چهار حیوان Wolf, Cat, Leopard , Panda در دسته اول قرار می گیرند؛ چون اولا این چهار حیوان از شاخه طنابداران محسوب می شوند و همچنین در رده پستانداران هستند.

همچنین هرچهار حیوان گوشت خوار هستند، البته در اینجا یکم بیشتر برای پانداها باید ارفاق قائل شد چونکه این دسته می توانند از گیاه و عسل هم تغذیه کنند.

چهار حیوان goat, duck, elephant, whale هم در گروه دوم قرار می گیرند چون هرچهار حیوان اهلی هستند و البته که شناگران ماهری هم در آب هستند.

Vision 1, Lesson 1, Part 2 A

Part two

A. Match the pictures with the words.

عکس ها را با کلمات منطبق کنید.

خب عکس اول از ردیف اول سمت چپ، یک نهنگ است که به انگلیسی معادل a whale در می آید.

عکس دوم از ردیف اول، معادل an elephant در می آید.((که در فارسی به معنای فیل است.))

عکس سوم، معادل a panda در می آید.((همان پاندا معنی می دهد.))

و عکس چهارم از ردیف اول، معادل a leopard در می آید. ((یعنی پلنگ))

عکس اول از ردیف دوم، معادل a wolf در می آید که به معنای گرگ می شود.

عکس دوم معادل a goat در می آید که به معنای بز می شود.

عکس سوم و چهارم هم معادل به ترتیب a duck, a cat در می آید که به ترتیب می شوند اردک و گربه.

Lesson 1, Saving Nature

B. Which is good for nature? Which is bad?

بخش بی. کدام یک از تصاویر بالا(( منظور بخش A)) برای طبیعت خوب است؟ کدام یک بد است؟

خب مسلما خاموش کردن آتش و کمک به حیوانات مصدوم از کارهای شایسته و پسندیده است که نشان از اهمیت به حیوانات و طبیعت دارد.

اما صدمه زدن به حیوانات و قطع کردن بی رویه درختان، کاری زشت و نپسندیده است که باعث می شود که آه و ناله این صدمه دیدگان(( حتی همان طبیعت به ظاهر بی جان که اتفاقا جان هم دارد ولی انسان آنقدر مغرور و متکبر است که آن را هم متوجه نمی شود.)) دامن انسان را یک روزی می گیرد و به خود او اشتباهش برمی گردد.

پس بنابراین شد:

Putting out the fire and helping the injured animal((good for nature))

hurting the animal and cutting down the trees((bad for nature))

Lesson 1, Saving Nature

Get Ready

Part One

خب در ابتدا ما روی بخش A کار می کنیم و سعی می کنیم که عکس ها را با جملات منطبق کنیم.

من عکس ها را در جلسه بعد در قالب یک فایل pdf همراه با جواب قرار می دهم، پس از این بابت نگران نباشید.

با این حال برای مقدمه، جواب ها را با عکس ها به صورت تشریحی می نویسم و منطبق می کنیم تا فایل pdf را آماده کنم:

برای عکس a، این عکس با عبارت hurting the animal منطبق است؛ یعنی(( صدمه زدن به حیوان)).

چون که همانطور که از عکس و نحوه بازی مشخص است، گاوبازی یا به اختصار گاوبازی تورئو((Bullfighting)) یک نوع تفریح خشن و حیوان آزاری( به عقیده بسیاری) است که هردو سوی مسابقه یعنی انسان و حیوان در آن آسیب می بینند.

برای عکس b، عبارت putting out the fire درست است؛ یعنی(( خاموش کردن آتش.))

برای عکس c، عبارت cutting down the trees درست است؛ یعنی((بریدن یا قطع کردن درختان.))

یادمان نرود که اگرچه برای فعل بریدن می توان از کلمات slice یا chop هم استفاده کرد، ولی از لحاظ معنایی و مفهومی، کلمه cut نزدیک ترین شباهت را به این عمل در وضعیت این عبارت دارد.

بنابراین هرجا که به اسم هایی شبیه به tree برخوردیم، باید از این کلمه استفاده کنیم، چون نزدیک ترین معنا را به مقصود ما دارد.

لازم به ذکر است که کلمه tree در این عبارت، در نقش مفعول است و فعل بریدن بر او اعمال شده است.

برای عکس d هم، عبارت helping the injured animal صحیح است؛ یعنی(( کمک کردن به حیوان مجروح شده.))

در اینجا، افراد در واقع در حال کمک کردن به حیوان مصدوم شده هستند، پس فعل کمک کردن در اینجا ING می گیرد(( یعنی در همان لحظه کمک کردن داشته انجام می شده.))

درحالیکه خود حیوان در گذشته مصدوم شده است، نه خیلی گذشته نزدیک نه خیلی دور، پس با یک گذشته ساده طرف هستیم که پسوند ed به خودگرفته است.

در رابطه با پسوند ed و نقش آن در افعال گذشته و بویژه افعال با قاعده بعدا صحبت می کنیم.

خود injured در اینجا یک فعل با قاعده است.